به کدام پروژهها، “نه” بگوییم؟
در سالهای اخیر بسیاری از شرکتها به استخدام فریلنسر برای انجام برخی پروژههای خود روی آوردهاند. مزایایی که فریلنسرها برای کسب و کارها پدید آوردهاند از بسیاری جهات قابل توجه است. سبک زندگی آزادکاران به گونهای است که باید تمام تمرکز خود را بر روی نظم، انضباط، حرفهایگری و ارتباط با کارفرماها بگذارند، اما در این مسیر با چالشهای فردی متعددی نیز روبرو هستند. یکی از چالشها و دغدغههای فریلنسرها، چگونه «نه» گفتن به کارفرمایان است. در این مطلب قصد داریم بررسی کنیم که چه مواقعی باید به کافرما «نه» بگویید و مهارتهایی برای نه گفتن را به شما آموزش دهیم. اما پیش از آن بیایید ببینیم فریلنسر کیست؟
فهرست مطالب
با فریلنسری بیشتر آشنا شوید!
شغل به مفهوم مدرن آن در دوران پس از انقلاب صنعتی معنا یافت. در آن دوره، شغل به این معنا بود که فرد، به همکاری بلند مدت با یک سازمان متعهد شده و علاقه و رابطهی خود با آن را تا حد ممکن حفظ کند. با گذشت زمان و پیشرفت صنعت و تکنولوژی، مفهوم فریلنسر طی چند دهه گذشته مطرح شد و در سالهای اخیر شکل کاملتری به خود گرفت. سادهترین تعریف فریلنسر این است: «فردی بدون اینکه به سازمان یا شرکت خاصی متعهد شود، فعالیت حرفهای خود را برای کسبوکارهای مختلف انجام داده و بسته به نیاز، کارفرمای خود را تغییر میدهد.»
فریلنسر در لغت به معنای «آزادکاری» است. اما تعریف مفهومی آن شامل قلمروهای گستردهتری میشود. فریلنسرها مشاغل آزاد دارند و از آنها به عنوان پیمانکاران مستقل نیز یاد میشود. این افراد توسط شرکتها و کسبوکارهای کوچک و بزرگ، به صورت پارهوقت یا تماموقت استخدام میشوند، اما از مزایای کارمندان دیگر بهرهمند نمیشوند. با این حال فرصتهای رشدی فردی برای فریلنسرها بسیار است.
مهارت «نه گفتن»: لازمهای برای فریلنسرها
نه گفتن کار سادهای نیست. آن هم در شرایطی که خودمان و دیگران، همهی زندگیمان را صرف یادگیری و تقویت مهارت «بله گرفتن» کردهایم. اغلب ما در مذاکرهها و ارتباطات در پی آن هستیم که از طرف مقابل خود پاسخ مثبت دریافت کنیم. بخش زیادی از کتب مذاکره نیز بر همین اساس تعریف و تدوین شدهاند. اما کسانی که تجربهی زیادی در مذاکرات دارند به خوبی میدانند که بخش زیادی از تلاشها در مذاکره در راستای دیگری است.
به عبارت دیگر، دستیابی به پاسخ مثبت از جانب طرف مقابل تنها یک روی سکه و روی دیگر آن، توانایی نه گفتن به خواستههای طرف مقابل است. خواستههایی که ممکن است منطقی یا اخلاقی نبوده یا برآورده کردن آنها از عهدهی ما خارج باشد.
از «نه گفتن» نترسید!
افرادی که پاسخ «نه» ما را میشنوند، به ندرت از شنیدن آن خوشحال میشوند. البته که این امری طبیعی است. پاسخ منفی به معنای رد خواستههای طرف مقابل، رد کردن آرزوها و ایدهها و عدم برآورده کردن اولویتهای اوست. به همین دلیل در در اغلب گفتگوها و مذاکرات، نه گفتن به معنای پایان گفتگو نیست. بلکه شروعی برای یک مذاکرهی جدید است.
اگر طرف مقابل شما از ابتدا بداند که درخواستی غیرمنطقی مطرح کرده، احتمالاً جواب رد شما برای او قابل پیشبینی است. اما دشوارترین حالت زمانی اتفاق میافتد که طرف مقابل انتظار نه شنیدن نداشته باشد. با همهی اینها لازم است که مهارت نه گفتن را به عنوان یکی از مهارتهای حیاتی در عصر امروز یاد کرد. دورهای که انتخابها و پیشنهادات پیش رویمان بیشتر از هر زمان دیگری است.
چالشهای پیش روی «نه گفتن»
فردی که پاسخ منفی شنیده است از تمام توان، دانش و ابزارهای هیجانی خود برای تبدیل آن به پاسخ مثبت استفاده میکند. کسی هم که پاسخ نه داده است با توجه به تمایل انسانیاش در راضی و خوشحال کردن دیگران، احتمالاً لحظات سختی را تجربه خواهد کرد. کسی که پاسخ منفی میدهد، دو چالش مهم و عمده پیش روی خود دارد:
- اول اینکه باید از عهدهی مذاکره و متقاعد کردن طرف مقابل برآید.
- دوم اینکه بتواند با احساس بدی که در خود دارد کنار آمده و آن را مهار کند.
در فرهنگ کشور ما، ملاحظهکاری و توجه به دیگران یکی از ویژگیهای مثبت است. هرچند که این موضوع باعث شده است تا حد زیادی از صراحت کلام ما در تعاملات اجتماعی کاسته شود. در فرهنگ ما، گوینده وضعیت شنونده را در نظر گرفته و جملات خود را به گونهای انتخاب میکند که به عواطف طرف مقابل آسیب کمتری وارد شود.
اما همین عادت باعث شده است که در مذاکرات روزمره از گفتن پاسخهای صریح بپرهیزیم. بنابراین ممکن است برای امیدواری بیهوده دادن به طرف مقابل، پیام منفی خود را به صورت مبهم و غیرمستقیم اعلام کنیم.
این مسئله در بین فریلنسرها و هنگام توافق با کارفرما نیز دغدغهی مهمی است. بنابراین لازم است یک فریلنسر بداند به چه پروژههایی نه بگوید و مهارت نه گفتن را در خود تقویت کند.
چه پروژههایی را نباید قبول کنیم؟
یک فریلنسر در زندگی کاری خود با پروژههای متعددی روبرو میشود. فریلنسرها در این روند با نقاط قوت و ضعف خود آشنا شده و به تدریج درمییابند که چه پروژهای برای آنها مناسب است. موارد زیادی هستند که فریلنسرها باید به آن توجه کنند.
افرادی که تجربهی زیادی در این زمینه دارند به خوبی با پروژههای مطلوب خود آشنا هستند. آنان میدانند که وقت و انرژی خود را صرف چه پروژههایی کرده و از قبول چه پروژههایی اجتناب کنند. اما اگر تجربهی کافی در انجام پروژههای مختلف نداشتهاید ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید. بنابراین بهتر است با در نظر داشتن چند نکتهی کلی، از قبول پروژههایی با شرایط زیر اجتناب کنید.
توضیحات مبهم و نامفهوم پروژه
به عنوان یک فریلنسر، اولین چیزی که با آن روبرو میشوید توضیحاتی در مورد پروژه است. شما مهارت خود را اعلام میکنید و پروژهای مرتبط با آن برای شما تعریف میشود. اگر به حوزهای که در آن کار میکنید تسلط کافی دارید، توضیحات پروژه برای شما قابل فهم و درک خواهد بود.
هرچه کارفرما بتواند توضیحات دقیق و در عین حال خلاصهتری را مطرح کند، درک فریلنسر از پروژه افزایش خواهد یافت. توضیحات دقیق از پروژه، حیطهی کاری، انتظارات، بودجه، زمان شروع و پایان پروژه، روند تسویه حسابها و کیفیت مورد انتظار باید بع طور شفاف مطرح شوند. شما نیز باید به عنوان فریلنسر در اولین مواجه با پروژه، جزئیات آن را بررسی کرده و در صورت عدم شفافیت، درخواستی برای توضیح بیشتر ارائه دهید. سپس در صورتی که توضیحات پروژه همچنان مبهم و نامفهوم بود، از قبول آن اجتناب کنید.
به صرفه نبودن قیمت
در ازای قبول یک پروژه، میزان زحمت و کار لازم برای آن را بسنجید. هزینهی یک پروژه با بررسی میزان کار لازم و مهارتهای ضروری آن مشخص میشود. گاهی اوقات ممکن است با پروژههایی روبرو شوید که قیمت در نظر گرفته شده از طرف کارفرما به صرفه نباشد. ممکن است با در نظر داشتن شرایط و ملاحظاتی، اقدام به قبول آن پروژهها کنید. اما اگر به لحاظ منطقی، دلیلی برای قبول پروژه وجود ندارد، لازم است نه گفتن را یاد بگیرید.
هیچ چیز بدتر از این نیست که در ازای انجام کار تخصصی، دستمزدی کمتر از آنچه مستحق آن هستید دریافت کنید. بنابراین همواره در تعیین دستمزد در قراردادهای خود جدی باشید. با پیش بینی هزینه پروژه میتوانید تا حد زیادی از اشتباه در تصمیمگیری اجتناب کنید.
بازه زمانی نامعقول
یکی از معیارهای تعریف پروژه در حوزهی فریلنسینگ، بازهی زمانی مرتبط با آن پروژه است. هر پروژه با توجه به حجم کاری و انتظارات کارفرما، زمان مشخصی برای انجام شدن دارد. چیزی که در اصطلاح به آن ددلاین (Deadline) گفته میشود. هنگام بررسی توضیحات پروژه، همهی جوانب را در نظر گرفته و بررسی کنید که برای انجام پروژه به چه مقدار کار روزانه نیاز دارید.
با در نظر داشتن حجم کاری و مدت زمان لازم برای آن، بازهی زمانی معقولی را تعیین کنید. هرچند که این مورد اغلب توسط کارفرما مشخص میشود، اما لازم است انتظارات خود را بیان کنید و اگر فکر میکنید زمان پروژه کم است از قبول آن بپرهیزید.
سوابق نامطلوب کارفرما
ارتباط کارفرما و فریلنسر، رابطهای حرفهای و مهم است. فرقی نمیکند از چه طریق با کارفرمای خود آشنا شده باشید؛ پیش از هر چیز لازم است دربارهی سوابق کارفرما و میزان رضایت فریلنسرها از او تحقیق کنید. یک کارفرمای حرفهای به خوبی از جزئیات پروژه و انتظارات خود آگاه است و انتظارات بیهوده و نامعقولی از وی ندارد. کارفرما باید روند تسویه حسابهای خود را به صورت منظم و دقیق دنبال کند تا اعتماد بیشتری از سمت فریلنسر دریافت کند.
برای بررسی سوابق کارفرما یکی از روشها این است که نظر فریلنسرهایی را که با یک کارفرما کار کردهاند، در صفحهی کارفرمایان در سایت پونیشا بخوانید. اگر متوجه نارضایتی دیگر فریلنسرها شدید، بهتر است از قبول انجام پروژه خودداری کنید.
چرا باید به کارفرما نه بگوییم؟
پاسخ به این سؤال شبیه به این است که بگوییم چگونه با کارفرما ارتباط برقرار کنیم. مسلماً پاسخ دقیق و مشخصی برای آن وجود ندارد و از فردی به فرد دیگر متغیر است.
اما آنچه درست به نظر میآید این است که «شما باید برای زندگی و اولویتهای خود بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل باشید.» وقتی صحبت از ارزش و اولویت به میان میآید، دیگر با یک مفهوم ثابت و مشخص روبرو نیستیم. این مورد بستگی به درک هر کس از ارزشهای زندگی خود دارد. اما در حالت کلی و منطقی، باید نه گفتن را یاد بگیرید تا:
- از حق و حقوق طبیعی خود برای زندگی دفاع کنید.
- بتوانید روی اولویتهای خود تمرکز کنید.
- از اتلاف وقت و انرژی خود جلوگیری کنید.
- تکنیکهای متقاعدسازی را یاد بگیرید.
- پروژه را به سمتی که برای شما مطلوبتر است هدایت کنید.
- از ایجاد چرخههای معیوب و انتظارات بیهوده خودداری کنید.
- با رد کردن خواستههای غیرمنطقی دیگران، خودتان را توانمندتر کنید.
چگونه نه بگوییم؟ مهارتهای لازم برای نه گفتن
اگر نه گفتن در مقابل درخواستهای غیرمنطقی دیگران برایتان دشوار است، لازم است برای آن تلاش کنید. اگر نتوانید این مهارت را پرورش دهید، همواره اولویتهای دیگران را ترجیح خواهید داد. پس فقط زمانی به درخواست دیگران جواب مثبت دهید که با درخواستی معقول و منطقی مواجه هستید.
اگر از ترس نه گفتن به خواستههای دیگران، جواب مثبت میدهید باید بدانید که وقت تغییر رسیده است. برای بهبود مهارت نه گفتن نکات زیر را همواره در نظر داشته باشید:
- بپذیرید که نمیتوانید هر کاری را انجام دهید.
- از تصور اینکه خودخواه به نظر برسید نترسید.
- خود را برای تکرار درخواست آماده کنید.
- پاسخ طولانی ندهید.
- بپذیرید که نمیتوانید همه را راضی و خوشحال کنید.
- به جنبههای مثبت آن توجه داشته باشید.
- کشف کنید که چرا نه گفتن ممکن است شما را عذاب دهد.
- روشهای مختلف نه گفتن را یاد بگیرید.
- با آرامش، احترام و متانت صحبت کنید.
- زبان بدن را جدی بگیرید.
- بیش از اندازه عذرخواهی نکنید.
- به طرف مقابل، گزینههای دیگری پیشنهاد دهید.
جمع بندی
باید بدانیم که نه گفتن، به معنای رد کردن دیگران و مخالفت با آنان نیست، بلکه به این معنا است که شما با ایدهی مطرح شده موافق نبوده و آن را به صلاح خود نمیدانید. بنابراین حق طبیعی شماست که به درخواستهای نامعقولی که از طرف کارفرمایان دریافت میکنید پاسخ منفی دهید. پذیرش اجباری درخواستهای نامعقول باعث بروز استرس، اضطراب و خشم در شما میشود و در نهایت نه تنها باعث هدر رفتن زمان و انرژی شما میشود، بلکه موجب حال بد شما نیز خواهد شد. همواره به یاد داشته باشید که یادگیری نه گفتن میتواند مسیر زندگی شما را به سمتوسوی دیگری هدایت کند. چیزی که از آن نه تنها به عنوان یک مهارت بلکه در مقام یک هنر یاد میشود.
مرسی خیلی مطلب خوبی بود ایشالا بتونم این نه گفتن رو تمرین کنم 🙂
سلام سارای عزیز. خوشحالیم که مفید بود براتون. بله، نه گفتن به تمرین نیاز داره. امیدوارم موفق باشید.